سیاهپوشان افسانهای دشمن اصلی ساموراییها |همه چیز درباره نینجاها
تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۷۲۶۵۸
به گزارش همشهری آنلاین، وقتی ساموراییها در خواب هستند، سایهها به فداییهای آنها نزدیک میشوند و در چشم بر هم زدنی جانشان را میگیرند. حتی کوچکترین صدایی هم به گوش ارباب خانه نمیرسد؛ چراکه انسانهای سیاهپوش به سرعت برق و باد تنها با یک ضربه شمشیری که در نور ماه میدرخشد، جان هر کسی را که بخواهند، میگیرند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همه اینها توصیفهایی است که از نینجاها در کتابها خوانده یا در فیلمها دیدهایم؛ آدمکشهایی که در لباس سیاهرنگ با قدرت جادویی خود در هنرهای رزمی و کشتن مهارت بسیار زیادی دارند. اما آیا نینجاها در واقعیت هم همانگونه که توصیف میشوند، بودهاند؟
نینجاها از کجا آمدهاند؟اینکه نخستینبار نینجا برای چه ماموریتی فرستاده شد، هنوز مشخص نیست اما در فرهنگ عامه به آنها «شینوبی» هم گفته میشود و در زمانهای کهن از این مامورهای کارکشته برای آدمکشی و جاسوسی استفاده میشد.
در داستانهای عامه که بین مردم سینه به سینه گشته، آورده شده که نینجا از وجود شیطان برخاسته که نیمی از آن مرد و نیمی دیگر کلاغ است.
به هر حال، نینجا هر جا که باشد و از هر کجا آمده باشد، به نظر میرسد که این ماموران سیاهپوش برای مبارزه با قشر برتر خود یعنی ساموراییها سر برآوردند. اکثر منابع موجود نشان میدهد تواناییهای نینجاها که نینجوتسو نام گرفته و هنر مخفی شدن آنها، بین سالهای ۶۰۰ تا ۹۰۰ بعد از میلاد مسیح ارتقا یافت. گفته میشود که در آن زمان شاهزاده شوتوکو شخصی به نام «اوتامون ساحیتو» را اجیر کرد تا شینوبی جاسوس او باشد.
با رسیدن سال ۸۵۰، خاندان تانگ در چین سقوط کرد و تا ۵۰ سال در این سرزمین آشوب و جنگ به چشم میخورد. سقوط خاندان تانگ موجب شد تا تعدادی از ژنرالهای سلطنتی برای نجات جان خویش از طریق دریا به ژاپن بگریزند.
از یک طرف، این فرماندهان با خود تاکتیک و فلسفه جدیدی از جنگ برای مردم ژاپن به ارمغان بردند و از سوی دیگر در دهه ۱۰۲۰ تعدادی از راهبهای چینی نیز به ژاپن سفر کردند و این در حالی بود که راهبهای تازه وارد علاوه بر اینکه علم نوینی از پزشکی برای ژاپنیها به همراه داشتند، فنون رزمی آنها نیز با ژاپنیها متفاوت بود.
همه این رزمآوری و هنرها از هند برخاسته و پس از سالها تمرین در کشورهایی مانند تبت و چین، راه درازی را پیموده بود تا به ژاپن برسد. راهبها فنون رزمآوری خود را به راهبهای جنگجوی ژاپنی که یامابوشی «راهبان کوهستان» نام داشتند، آموزش دادند و به این ترتیب، یامابوشیها اولین افراد از خاندان نینجاها بودند.
اولین مدرسه نینجابه مدت یک قرن یا شاید بیشتر از آن، آمیزش تاکتیکهای چینی و ژاپنیها نینجوتسو نام داشت که بدون هیچ قاعده و قانونی رشد کرده بود تا اینکه نخستین بار همه این فنون مبارزه توسط افرادی با نامهای «دایسوک توگاکور» و «کاین دوشی» نظم پیدا کرد و جهت خاصی به آنها داده شد.
دایسوک یکی از ساموراییهای ژاپنی بود که در یک نبرد همه چیز خود از جمله تمام زمینهای خود و حتی لقب ساموراییاش را از دست داده بود. او در یکی از روزهای سال ۱۱۶۲ هنگامی که در حال قدم زدن در جنوب غرب کوهستان هونشو بود، با کاین دوشی که یک راهب جنگجو بود، برخورد کرد. آنها بعد از آشنایی با یکدیگر به فکر افتادند تا با استفاده از هنر رزمآوری هر یک تئوری جدیدی از نبرد را با نام نینجوتسو خلق کنند. به این ترتیب، دایسوک اولین «نینجا ریو» یا مدرسه نینجا را با نام «توگاکوریریو» تاسیس کرد.
نینجوتسو در برابر بوشیدوهنر جنگاوری ساموراییها بوشیدو نام داشت و نینجوتسو دقیقا مقابل بوشیدو قرار گرفت. وقتی سامورایی به جنگ میرفت، یک حریف را برای خود انتخاب میکرد و برای یک سامورایی وفاداری و افتخار از هر چیزی مهمتر بود. آنها با پوشیدن لباسهایی به رنگ روشن، هویت خود را برای همه مشخص میکردند.
هرچند بوشیدو هنر رزمی بسیار باشکوه و اصیلی بود اما همیشه هم در آن جنگجو به هدف خود نمیرسید و تنها به همین دلیل بود که نینجوتسو زاده شد. نینجا وظیفه داشت تا از هر راه ممکن به هدف خود برسد. نینجاها با استفاده از زهر، فریب، جاسوسی و نیش مار ماموریتهای ناممکن خود را عملی میکردند و این در حالی بود که همه این راهها در آداب ساموراییها خجالتآور به شمار میرفت. اما باید گفت که نینجاها همه ماموریتها را باید در چهارچوب قوانین خود به نتیجه میرساندند.
لباس و ابزار نینجادر فیلمها و کتابهای امروزی نینجاها معمولا با لباسهای سیاهرنگ که تنها چشمهای آنها در آن مشخص است، به تصویر درآمدهاند. اما نینجاها برای انجام عملیاتهای شبانه خود لباسهای آبی پررنگ به تن میکردند تا دید حریف خود را مختل کنند. نینجاها در مبارزات خود از شمشیر سایز متوسط و نیزه استفاده میکردند اما مهمتر از همه، این هنر رزمی نینجا بود که او را نجات میداد. همچنین نینجاها ابزار مخصوصی را به نام شوکو برای خود ساختند. شوکو قلاب آهنیای بود که برای بالا رفتن نینجا از دیوار استفاده میشد.
تکنیک جنگیدن نینجابرای اینکه فردی تبدیل به نینجا شود باید در هشت مرحله مهارت لازم را به دست آورد. توانایی بدنی، کاراته، جنگیدن با نیزه، نبرد تن به تن، پرتاب تیغ، استفاده از آب و آتش، استحکام و استراتژی و پنهان شدن همه مراحلی است که نینجا باید در آن چیرگی لازم را به دست بیاورد. در این بین، تعدادی از نینجاها متخصص مسموم کردن حریف بودند که با زهر ریختن در غذا یا پرتاب تیرها و تیغهای سمی، فرد مورد نظر را میکشتند.
پایان نینجاهادوران سلطنت ایدو که از سال ۱۶۰۳ آغاز شد و تا سال ۱۸۶۸ ادامه داشت، دوران پایان جنگهای ژاپن و صلح در این کشور بود و در همین زمان، کتاب داستان نینجاها برای همیشه بسته شد. هرچند مشهورترین نینجاهای تاریخ دیگر زنده نیستند اما هنر و افسانهای بودن آنها برای همیشه در دل مردم ژاپن و حتی دیگر کشورهای جهان باقی ماند.
ساسوک ساروتابیساسوک ساروتابی یکی از مشهورترین نینجاهایی بود که توانایی بسیار زیادی در انجام حرکتهای آکروباتیک داشت و وفاداریاش شهره خاص و عام بود. گفته میشود ساروتابی بالای درخت همراه میمونها زندگی میکرد و تواناییاش به اندازهای بود که وقتی دشمن به روی او شمشیر میکشید، با سرعت زیاد در یک چشم برهم زدن جا خالی میداد و در برابر ضربات شمشیر به این سو و آن سو میپرید.
یکی از داستانهای بسیار مشهور درباره ساروتابی، این است که یک بار از سوی ارباب خود برای جاسوسی نزد یکی از شوگانها(فرماندهان نظامی) فرستاده شد. شوگان به ارباب ساروتابی اعلان جنگ داده بود. نینجا توانست با موفقیت وارد قلعه شوگان شود تا صحبتهای افراد شوگان را درباره چگونگی حمله بشنود که ناگهان توسط سربازان قلعه دیده میشود.
از آنجا که او پیش از این هم در چنین موقعیتهایی قرار گرفته بود، به سرعت از دیوار بالا رفت و به سمت دیگر دیوار پرید اما از شانس بد در تلهای که برای شکار خرسها کار گذاشته شده بود، افتاد. مشهور است بعد از اینکه نینجا در تله میافتد، برای اینکه بتواند فرار کند پاهای خود را قطع میکند. اما فرار دیگر غیرممکن بود و سربازان دورتادور او را محاصره کرده بودند. از این رو نینجا خود را میکشد تا اسیر دشمن نشود.
هاتوری هانزو ماساشیگیکی از مشهورترین نینجاهای تاریخ هاتوری است که هنوز هم ماجراهای او در کتابهای تاریخی ژاپنیها خوانده میشود. هاتوری در سال ۱۵۴۱ متولد شد. او پسر هاتوری نانزو یاسوناگا یکی از غلامهای خانواده تاکوگاوا بود.
او از همان کودکی با فنون جنگاوری آشنا شد و یک جنگجو بار آمد تا اینکه در سال ۱۵۵۷ زمانی که خاندان شوگان به اوزیچیجو حمله کردند، هاتوری نخستین توانایی جنگاوری خود را به نمایش گذاشت و از آن زمان به بعد در نبردهای بسیاری از جمله جنگ کاناگاوا در سال ۱۵۷۰ و میکاتاگاهارا در سال ۱۵۷۲ شرکت کرد. هاتوری در سال ۱۵۹۶ هنگام نبرد با نینجا فوما جان خود را از دست داد.
موموچی ساندایوساندایو سومین نینجای مشهور در تاریخ است. او در خانواده اوتومو در منطقه ایگا متولد شد. گفته میشود ایگا توسط سه خانواده نینجا کنترل میشد. کنترل قسمت مرکزی را هاتوریها، شمال را فوجی بایاشیها و جنوب را موموچیها برعهده داشتند.
او موموچی سه خانه داشت و اگر در هر یک از خانههایش به او خوش نمیگذشت، به خانه دیگر پناه میبرد و در هر خانه یک هویت داشت. او بعد از حمله خاندان نابونگا، به شرق میرود و همانجا در منطقه کی به عنوان کشاورز تا زمان مرگ مشغول به کار میشود.
بعد از مرگ موموچی قبر او ناشناخته باقی ماند تا اینکه چندی پیش قبر او در ۲۴ کیلومتری موزه نینجوتسو کشف شد. نکته جالب در مورد نینجا موموچی این است که بازماندگان او هنوز هم در یکی از خانههایش زندگی میکنند اما دیگر نشانی از نینجا و نام افسانهای ساندایو ندارند.
ایشیکاوا گوئیمانایشیکاوا یکی از قهرمانهای نینجا در تاریخ ژاپن است که از افراد ثروتمند طلا و اشیای باارزش میدزدید و به فقرا میداد. درباره زندگی ایشیکاوا اطلاعات تاریخی بسیار کمی در دست است اما او یکی از نینجاهای قهرمان میان عامه مردم به شمار میرود.
در سال ۱۶۴۲ نخستین بار نام ایشیکاوا در کتابهای تاریخی ژاپنیها آورده شد البته نه به عنوان نینجا، بلکه به عنوان یک دزد. اما با گذشت زمان و تلاشهایی که ایشیکاوا برای از بین بردن خاندان اودا کرد، باعث شد تا همه او را به عنوان یک نینجا بشناسند. گفته میشود ایشیکاوا بعد از شکست نقشهاش در ترور یکی از جنگجویان به نام تویوتامی، اسیر میشود و او را زنده در آب جوش انداخته و در برابر چشمان فرزندانش میکشند.
نینجوتسو هنر جنگاوری جنگجویان مخفیایبود که مانند رعدوبرق به دشمن حمله میبردندفوجی بایاشی ناگاتو
ناگاتو یکی دیگر از نینجاهای مشهور است که همزمان با موموچی ساندایو میزیست. البته او در محدوده موموچی فعالیت نمیکرد. موموچی یکی از نینجاهای مشهور در شمال ایگا بود و ناگاتو در جنوب شهرت داشت. البته نظریه عجیب دیگری درباره این نینجا وجود دارد و آن، اینکه گفته میشود ناگاتو همان موموچی است. زیرا موموچی از ماجرای نبرد اودا نابوناگاس که در سال ۱۵۸۱ رخ داد، کاملا آگاه بود؛ در حالیکه به آن نبرد هیچ کس او را ندیده بود.
تایرا مونیتوشیمونیتوشی در سال ۱۵۲۹ در روستای یاگویی متولد شد. پدرش لیتوشی یکی از معدنداران مشهور روستا بود. مونیتوشی ۱۲ ساله بود که پدرش به ارتش ژنرال کیساوا پیوست تا قدرت خاندان سلطنتی آن زمان را دوچندان کند اما کیساوا در یک نبرد کشته میشود و قدرت بهدست روستاییان یاگویی که سردسته آنها پدر مونیتوشی بود، میافتد. بعد از پدر قدرت به دست تایرا میافتد.
مونیتوشی بعد از آموختن هنرهای رزمی در استفاده از نیزه و شمشیر تبحر خاصی پیدا میکند و خیلی زود تبدیل به یکی از مشهورترین نینجاها و جنگجویان زمان خود میشود تا جایی که حتی در ۵۰ سالگی هم مونیتوشی یک نینجای مشهور بود.
کد خبر 784387 منبع: همشهری سرنخ برچسبها خبر مهم بدنسازی و رزمی ژاپن ورزش حوادث جهان تاریخ جهانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم بدنسازی و رزمی ژاپن ورزش حوادث جهان تاریخ جهان سامورایی ها گفته می شود ژاپنی ها کتاب ها راهب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۷۲۶۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ حزب الله لبنان کوبنده خواهد بود | با جنگ به جایی نخواهید رسید
به گزارش جام جم آنلاین، شیخ نعیم قاسم معاون دبیر کل حزب الله لبنان اعلام کرد: حزب الله لبنان به یاری غزه برخاسته و این حمایت، طرح جنگی دشمن صهیونیست در فلسطین و لبنان را در برهه کنونی و در آینده با مانع روبرو کرده است.
وی افزود: هرآنکه آینده نگر نباشد و این دشمن را نشناسد نمیتواند حقایقی را درک کند که بیانگر این است که حمایت ما فوایدی دارد که فراتر از حمایت از غزه و نیز فراتر از حمایت لبنان است و آن تشکیل نیروی بازدارنده در برابر رژیم صهیونیستی است. طرحهایی که درباره لبنان و جنوب آن گفته میشود تا زمانی که آتش بسی در غزه برقرار نشود غیرقابل اجراست. هر آنکه بحث آتش بس در جنوب را مطرح میکند تا دشمن صهیونیست به راحتی در غزه به جنگ ادامه دهد در واقع از ما دعوت میکند که در حمله دشمن اسرائیلی مشارکت داشته باشیم.
نعیم قاسم تاکید کرد: ما با غزه و فلسطین هستیم نه با اسرائیل. جنگ در غزه باید متوقف شود و پس از آن جنگ در لبنان متوقف میشود. اینکه با تهدیدات نزد ما بیایند مبنی بر اینکه اسرائیل به شما حمله میکند و خطاب به آنها میگوئیم که تهدیدات شما درست بودن رویارویی ما را ثابت میکند و اینکه ما را مصممتر خواهد کرد.
وی افزود: گالانت وزیر جنگ دشمن که تهدید میکند که هدف اصلی بازگردانیدن ساکنان شمال به منازلشان است و برهه آتی سرنوشت ساز خواهد بود؛ خطاب به او میگوئیم که جنگ نمیتواند ساکنان شمال را برگرداند بلکه این جنگ بازگشت آنها را بیش از پیش دورتر خواهد کرد و ممکن است در نهایت بازگشتی در کار نباشد. تداوم جنگ و توسعه آن شهرک نشینان را بر نمیگرداند بلکه اوضاع را پیچیدهتر خواهد کرد. جهان باید بیدار شود و جنگ غزه را متوقف کند، زیرا این به واقعیت نزدیکتر است.
معاون دبیر کل حزب الله لبنان بیان کرد: حزب الله به دشمن به شکل متناسب پاسخ میدهد و گسترش جنگ از سوی دشمن، گسترش پاسخ و مقاومت از سوی حزب الله را به همراه خواهد داشت این تصمیم قطعی است. هنگامی که دشمن، یکی از برادران ما را در منطقه الصرفند هدف قرار داد ما روز سه شنبه با سه پهپاد انتحاری مقر فرماندهی تیپ گلوانی و مقر یگان ایغوز را در پادگان شراگا در شمال شهر عکا هدف قرار دادیم و طبق گزارش رادیو ارتش رژیم صهیونیستی ۲۰۰ هزار شهرک نشین در شمال فلسطین اشغالی به پناهگاه رفتند. همه این تحولات فقط با سه پهپاد رقم خورد حال تصور کنید که اگر پا را فراتر بگذارند چه رخ خواهد داد.
وی افزود: رسانههای دشمن تأیید میکنند که حدود ۴ هزار موشک و حدود ۶ هزار موشک ضدتانک از سوی حزب الله از زمان شروع جنگ در شمال فلسطین اشغالی شلیک شده است. آنها میگویند که حزب الله ۱۵۰ هزار موشک دارد. با یک محاسبه این میزان سه درصد خواهد بود این بدان معنی است که ما فقط سه درصد از ذخایرمان را طبق گزارش رسانههای دشمن طی این هفت ماه خرج کرده ایم و تأثیرات آن آواره شدن شهرک نشینان و خسارت سنگین دشمن و فرسوده شدن ارتش اشغالگر بوده است. آیا بیش از این میخواهند؟ به هر حال ما آماده هستیم.